فعّالیّت ورزشی و پذیرش اجتماعی
آیا ورزشکاران در دبیرستانهای ایالات متحده حکمرانی میکنند؟ پس از شلیکی که منجر به کشته شدن چهارده دانشآموز و یک معلم و مربی در دبیرستان کلومباین شهر لیتلتون ایالت کلورادو در 1999 شد، بعضی از افراد
نویسنده: مجتبی یزدانی
آیا ورزشکاران در دبیرستانهای ایالات متحده حکمرانی میکنند؟ پس از شلیکی که منجر به کشته شدن چهارده دانشآموز و یک معلم و مربی در دبیرستان کلومباین شهر لیتلتون ایالت کلورادو در 1999 شد، بعضی از افراد دربارهی فعّالیّتهای ورزشی میانتحصیلی و عوامل پویایی امتیاز و منزلت اجتماعی فرهنگی دانشآموزی دچار تردید شدند. در میان موضوعهای دیگری که وجود داشت، آنها میخواستند بدانند که آیا بعضی از ورزشکاران دانشآموز شکلهای سازگار یافتهای از امتیاز اجتماعی دارند که از نظر دیگر دانشآموزان غیرمنصفانه تلقی میشود یا این که بعضی از ورزشکاران از این امتیازات برای تسلط جسمانی و اجتماعی بر دیگران استفاده میکنند، که به دلیلی «منحرف» یا بیارزش شناخته میشوند.
در همان زمان برخی از وبسایتهای شخصی به وجود آمدند و به عنوان وسایلی برای بیان نارضایتی دانشآموزان قدیم و جدید از فرهنگهای دبیرستانی به کار گرفته شدند، فرهنگهایی که در آن افراد مرتبط با ورزش امتیاز اجتماعی داشتند، درحالی که دیگران در حاشیه قرار داشتند.
این موضوعی بحثانگیز است؛ اما فکر کردن و مطالعهی آن مهم است. بیشتر دبیرستانها سیستمهای طبقهبندی اجتماعی و معیارهای پذیرش اجتماعی پیچیدهای دارند. دانشآموزان یکدیگر را به شیوههای گوناگون شناسایی و تفکیک میکنند که این موضوع بستگی به عاملی دارد که آنها در زندگی اجتماعی خود مهم تلقی میکنند. این فعّالیّت از مدرسهای به مدرسهی دیگر و از گروهی به گروه دیگر در همان مدرسه متفاوت است، اما این روند شناسایی و افتراق در تمام گروههای اجتماعی رخ میدهد. البته وقتی اختلافات برای ردهبندی بر اساس برتری و حقارت استفاده میشود و بعد دانشآموزان خاصی به عنوان اهدافی برای آزار و اذیت یا گوشه و کنایه شناسایی میشوند، برای نگرانی باید دلیلی وجود داشته باشد. اگر دانشآموزان، معلمان و مدیران آزار و اذیت سیستماتیک و گوشه و کنایه مستمر را نادیده بگیرند، ممکن است مشکلات جدی و ناپایدار باشد.
اطلاعات مربوط به نحوهی دخالت مشارکت ورزشی در این موضوع بسیار کم است. فعّالیّتهای ورزشی میان تحصیلی با سلسله مراتب منزلت و مقام اجتماعی در بسیاری از دبیرستانهای ایالات متحده همراه هستند، اما به ندرت پرسش انتقادی دربارهی نحوهی ارتباط ورزشی با موقعیت اجتماعی و این که این ارتباط میتواند با الگوهای آزار و اذیت و گوشه و کنایه در فرهنگ دانشآموزی همراه باشد، پرسیده شده است.
وقتی ESPN، سازمان بزرگ رسانهای آمریکا، یک بررسی تلفنی تصادفی را از 800 دانشآموز دبیرستانی حدود یک ماه پس از حادثهی کلومباین انجام داد، حدود یک سوم دانشآموزان گفتند که بیشتر این تنشها و کششها در دبیرستانشان بین ورزشکاران مطلع بودند که به طور جسمانی دانشآموزان غیرورزشکار را آزار و اذیت میکردند و حدود 70 درصد، از ورزشکارانی اطلاع داشتند که افراد غیر ورزشکار را از لحاظ لفظی آزار میدادند. 70 درصد بازیکنان شناسایی شدهی فوتبال، ورزشکارانی بودند که اغلب دانشآموز غیرورزشکار را شکنجه میکردند و حدود 10 درصد از بازیکنان مرد شناسایی شده و 2 درصد از کشتیگیران و یک درصد از بازیکنان زن بسکتبال دانشآموزان غیرورزشکار را آزار و اذیت میکردند. تقریباً 80 درصد گفتند ورزشکاران گاهی یا اغلب رفتار خاصی را از طرف معلمان یا مدیران خود میبینند.
حتی اگر این اطلاعات کاملاً درست نباشد، باز هم نشان میدهند که یک مشکل ذاتی در نیاز به تحقیق وجود دارد و بعضی از ورزشکاران به دانشآموزان دیگر زور میگویند و این ورزشکاران تقریباً همیشه مرد هستند و اغلب بیشتر ورزشیهای پرچهره در مدرسه بازی میشوند. «مشارکت ورزشی اغلب به یک جوان فرصت میدهد تا او هویتهای شخصی و اجتماعی خود را بر اساس مهارتهای مورد احترام هم سن و سالان خود و جامعه در سطح بزرگ برقرار کند. البته انجام فعّالیّتهای ورزشی معمولاً محبوبیت اجتماعی زیادی را برای دختران مثل پسران در دبیرستانهای ایالات متحده به ارمغان نمیآورد». زورگویی سیستماتیک و مداوم احتمالاً بیشتر در مدارسی صورت میگیرد که در آن تنوع طبقاتی، اجتماعی و قومی کمی وجود دارد و در آن سازگاری با ضوابط درست، بسیار با ارزش است. در این مدارس است که اختلاف و تفاوت امکان دارد به صورت انحراف در ذهن بعضی از دانشآموزان از گروههایی با منزلت و موقعیت بالاتر تعریف شود. اگر دانشآموزان دارای موقعیت اجتماعی بالا احساس کنند که قدرت جسمانی بالایی دارند و میتوانند اجراکنندهی ضوابط درست باشند و برای انجام این نقش بدون نقد شدن توسط منابع موثق و هیئت نظارت مدرسه، دارای قدرت هستند، ممکن است دانشآموزان دیگر را به عنوان کسانی انتخاب کنند که از برخی از ضوابط مربوط به رفتار و نمایش منحرف شدهاند.
این دانشآموزان زورگو همیشه جزو دار و دستهی ورزشکاران نیستند، بلکه ورزشکاران مرد برخی از ورزشهای خاص اغلب برای ما کافی هستند تا از دیدگاهی انتقادی نگاه کنیم و بپرسیم که نخست تأثیر فعّالیّتهای ورزشی دانشگاهی و دبیرستانی را بر زندگی تمام دانشآموزان را بررسی کنیم. دوم، شکلهای موقعیت و امتیاز اجتماعی مورد نظر ورزشکاران را بررسی کنیم. سوم، روشهایی را شناسایی کنیم که ورزشکاران از موقعیت و امتیاز اجتماعی خود در زندگی اجتماعی مدارس خود استفاده میکنند. شما چه فکر میکنید؟
$ فعّالیّتهای ورزشی و پذیرش اجتماعی
برای سالهای متمادی، فرهنگ دانشآموزی به طور ساده از دیدگاههای مختلف مطالعه میشد، فرهنگی که دانشآموزان دبیرستانی از آن برای تعیین پذیرش اجتماعی استفاده میکنند. تحقیقات معمولاً ثابت کرده است که دانشآموزان پسر در رؤیایی «ستارهشدن از نظر ورزشی» در دبیرستان هستند، درحالی که دانشآموزان دختر در این فکرند که «دانشآموز باهوشی» شوند یا به «محبوبترین فرد» تبدیل شوند. تحقیقات اخیر نیز نشان میدهد که بسیاری از مردان جوان در دبیرستانها ترجیح میدهند با عنوان «ورزشکار دبیرستانی یا دانشگاهی» شناخته شوند، درحالی که بانوان جوان ترجیح میدهند به عنوان «دانشجو» و «اعضای گروه مشارکت اجتماعی» شناخته شوند. بنابراین، ارتباط بین مقبول بودن از نظر اجتماعی و ورزشکار بودن به طور مرسوم برای دانشآموزان پسر، قویتر از دانشآموزان دختر است. وقتی سخن از پذیرش اجتماعی برای دختران دبیرستانی پیش میآید، گروهی بودن، امری حیاتی است و ورزشکار بودن به خودی خود، ورزشکار را در گروه خاصی قرار نمیدهد.
«مشارکت ورزشی اغلب به یک جوان فرصت میدهد تا او هویتهای شخصی و اجتماعی خود را بر اساس مهارتهای مورد احترام هم سن و سالان خود و جامعه در سطح بزرگ برقرار کند. البته انجام فعّالیّتهای ورزشی معمولاً محبوبیت اجتماعی زیادی را برای دختران مثل پسران در دبیرستانهای ایالات متحده به ارمغان نمیآورد».
این یافتههای تحقیقاتی به چه معنا است؟ آیا مردان جوان بیشتر از دانشجو شدن، دوست دارند ورزشکار شوند؟ آیا بانوان جوان علاقهای به فعّالیّتهای ورزشی ندارند؟ پاسخ به این پرسشها منفی است. در واقع، بیشتر دانشآموزان دبیرستانی به موفقیت درسی و علمی علاقه دارند. آنها از اهمیت رفتن به دانشگاه اطلاع کافی دارند و والدینشان معمولاً به طور مرتب، اهمیت مدرسه و درس را در زندگیشان خاطرنشان میسازند.
علاوه بر موفقیت تحصیلی، دانشآموزان دبیرستانی به چهار چیز علاقه خاصی دارند. پذیرش اجتماعی، خودمختاری فردی، هویت جنسی و رشد در بزرگسالی. آنها میخواهند آنقدر محبوب باشند که با هم سن و سالان خود هماهنگ شوند و دوستانی داشته باشند که بتواند به آنها تکیه کنند. آنها میخواهند فرصت داشته باشند زندگی خود را کنتزل کنند. آنها همچنین برای امنیت داشتن دربارهی هویت جنسی خود تلاش میکنند و میخواهند به دیگران نشان دهند آنقدر بزرگ شدهاند که بتوان به آنها تکیه کرد.
این مطلب به معنای آن است که زندگی اجتماعی نوجوانان حول عوامل مهمی دور میزند. چون زنان و مردان در آمریکای شمالی هنوز به شکلهای متفاوتی مورد احترام و ارزیابی قرار میگیرند، نوجوانان از خط مشیهای متفاوتی برای پذیرش، خودمختاری، تکامل جنسی و شناخت به عنوان یک جوان استفاده میکنند. با توجه به این مطالب، مشارکت ورزشی یک بستر مهم برای پذیرش اجتماعی افراد جوان است تا وقتی که آنها به طور کامل از زندگی دانشگاهی و دانشآموزی خود دور نشوند. مردان جوانی که این گونه عمل نمیکنند، ممکن است در فرهنگ دانشآموزی به حاشیه رانده شوند. بنابراین پاداشهایی را به انجام فعّالیّتهای ورزشی اختصاص میدهند، به ویژه فعّالیّتهایی که با رویارویی همراه اوست.
مشارکت ورزشی برای زنان جوان نیز مهم است، اما ورزشکار بودن معمولاً باید با موارد دیگر برای زنان جوان همراه باشد که در فرهنگهای دانشآموزی بیشتر دبیرستانها متداول هستند. زنان جوان برای محبوب شدن نباید خصوصیات زنانگی قدیمی را داشته باشند، اما باید نشان دهند که چیزی غیر از ورزشکاران سرسخت و رقابتی هستند. جذابیت جسمانی، عامل کلیدی برای پذیرش زنان جوان در فرهنگ دانشآموزی است و این مطلب ارتباطی با انجام فعّالیّتهای ورزشی یا مشارکت ورزشی آنان ندارد. بنابراین، به نظر میرسد که میدان دید و منزلت اجتماعی به دست آمده توسط ورزشکاران دبیرستانی، مفاهیم متفاوتی برای مردان جوان و زنان جوان در فرهنگ دانشآموزان دبیرستانی دارد.
منبع مقاله :
یزدانی، مجتبی؛ (1395)، ورزش و مدیریت جهادی، تهران: تیسا، چاپ اول
در همان زمان برخی از وبسایتهای شخصی به وجود آمدند و به عنوان وسایلی برای بیان نارضایتی دانشآموزان قدیم و جدید از فرهنگهای دبیرستانی به کار گرفته شدند، فرهنگهایی که در آن افراد مرتبط با ورزش امتیاز اجتماعی داشتند، درحالی که دیگران در حاشیه قرار داشتند.
این موضوعی بحثانگیز است؛ اما فکر کردن و مطالعهی آن مهم است. بیشتر دبیرستانها سیستمهای طبقهبندی اجتماعی و معیارهای پذیرش اجتماعی پیچیدهای دارند. دانشآموزان یکدیگر را به شیوههای گوناگون شناسایی و تفکیک میکنند که این موضوع بستگی به عاملی دارد که آنها در زندگی اجتماعی خود مهم تلقی میکنند. این فعّالیّت از مدرسهای به مدرسهی دیگر و از گروهی به گروه دیگر در همان مدرسه متفاوت است، اما این روند شناسایی و افتراق در تمام گروههای اجتماعی رخ میدهد. البته وقتی اختلافات برای ردهبندی بر اساس برتری و حقارت استفاده میشود و بعد دانشآموزان خاصی به عنوان اهدافی برای آزار و اذیت یا گوشه و کنایه شناسایی میشوند، برای نگرانی باید دلیلی وجود داشته باشد. اگر دانشآموزان، معلمان و مدیران آزار و اذیت سیستماتیک و گوشه و کنایه مستمر را نادیده بگیرند، ممکن است مشکلات جدی و ناپایدار باشد.
اطلاعات مربوط به نحوهی دخالت مشارکت ورزشی در این موضوع بسیار کم است. فعّالیّتهای ورزشی میان تحصیلی با سلسله مراتب منزلت و مقام اجتماعی در بسیاری از دبیرستانهای ایالات متحده همراه هستند، اما به ندرت پرسش انتقادی دربارهی نحوهی ارتباط ورزشی با موقعیت اجتماعی و این که این ارتباط میتواند با الگوهای آزار و اذیت و گوشه و کنایه در فرهنگ دانشآموزی همراه باشد، پرسیده شده است.
وقتی ESPN، سازمان بزرگ رسانهای آمریکا، یک بررسی تلفنی تصادفی را از 800 دانشآموز دبیرستانی حدود یک ماه پس از حادثهی کلومباین انجام داد، حدود یک سوم دانشآموزان گفتند که بیشتر این تنشها و کششها در دبیرستانشان بین ورزشکاران مطلع بودند که به طور جسمانی دانشآموزان غیرورزشکار را آزار و اذیت میکردند و حدود 70 درصد، از ورزشکارانی اطلاع داشتند که افراد غیر ورزشکار را از لحاظ لفظی آزار میدادند. 70 درصد بازیکنان شناسایی شدهی فوتبال، ورزشکارانی بودند که اغلب دانشآموز غیرورزشکار را شکنجه میکردند و حدود 10 درصد از بازیکنان مرد شناسایی شده و 2 درصد از کشتیگیران و یک درصد از بازیکنان زن بسکتبال دانشآموزان غیرورزشکار را آزار و اذیت میکردند. تقریباً 80 درصد گفتند ورزشکاران گاهی یا اغلب رفتار خاصی را از طرف معلمان یا مدیران خود میبینند.
حتی اگر این اطلاعات کاملاً درست نباشد، باز هم نشان میدهند که یک مشکل ذاتی در نیاز به تحقیق وجود دارد و بعضی از ورزشکاران به دانشآموزان دیگر زور میگویند و این ورزشکاران تقریباً همیشه مرد هستند و اغلب بیشتر ورزشیهای پرچهره در مدرسه بازی میشوند. «مشارکت ورزشی اغلب به یک جوان فرصت میدهد تا او هویتهای شخصی و اجتماعی خود را بر اساس مهارتهای مورد احترام هم سن و سالان خود و جامعه در سطح بزرگ برقرار کند. البته انجام فعّالیّتهای ورزشی معمولاً محبوبیت اجتماعی زیادی را برای دختران مثل پسران در دبیرستانهای ایالات متحده به ارمغان نمیآورد». زورگویی سیستماتیک و مداوم احتمالاً بیشتر در مدارسی صورت میگیرد که در آن تنوع طبقاتی، اجتماعی و قومی کمی وجود دارد و در آن سازگاری با ضوابط درست، بسیار با ارزش است. در این مدارس است که اختلاف و تفاوت امکان دارد به صورت انحراف در ذهن بعضی از دانشآموزان از گروههایی با منزلت و موقعیت بالاتر تعریف شود. اگر دانشآموزان دارای موقعیت اجتماعی بالا احساس کنند که قدرت جسمانی بالایی دارند و میتوانند اجراکنندهی ضوابط درست باشند و برای انجام این نقش بدون نقد شدن توسط منابع موثق و هیئت نظارت مدرسه، دارای قدرت هستند، ممکن است دانشآموزان دیگر را به عنوان کسانی انتخاب کنند که از برخی از ضوابط مربوط به رفتار و نمایش منحرف شدهاند.
این دانشآموزان زورگو همیشه جزو دار و دستهی ورزشکاران نیستند، بلکه ورزشکاران مرد برخی از ورزشهای خاص اغلب برای ما کافی هستند تا از دیدگاهی انتقادی نگاه کنیم و بپرسیم که نخست تأثیر فعّالیّتهای ورزشی دانشگاهی و دبیرستانی را بر زندگی تمام دانشآموزان را بررسی کنیم. دوم، شکلهای موقعیت و امتیاز اجتماعی مورد نظر ورزشکاران را بررسی کنیم. سوم، روشهایی را شناسایی کنیم که ورزشکاران از موقعیت و امتیاز اجتماعی خود در زندگی اجتماعی مدارس خود استفاده میکنند. شما چه فکر میکنید؟
$ فعّالیّتهای ورزشی و پذیرش اجتماعی
برای سالهای متمادی، فرهنگ دانشآموزی به طور ساده از دیدگاههای مختلف مطالعه میشد، فرهنگی که دانشآموزان دبیرستانی از آن برای تعیین پذیرش اجتماعی استفاده میکنند. تحقیقات معمولاً ثابت کرده است که دانشآموزان پسر در رؤیایی «ستارهشدن از نظر ورزشی» در دبیرستان هستند، درحالی که دانشآموزان دختر در این فکرند که «دانشآموز باهوشی» شوند یا به «محبوبترین فرد» تبدیل شوند. تحقیقات اخیر نیز نشان میدهد که بسیاری از مردان جوان در دبیرستانها ترجیح میدهند با عنوان «ورزشکار دبیرستانی یا دانشگاهی» شناخته شوند، درحالی که بانوان جوان ترجیح میدهند به عنوان «دانشجو» و «اعضای گروه مشارکت اجتماعی» شناخته شوند. بنابراین، ارتباط بین مقبول بودن از نظر اجتماعی و ورزشکار بودن به طور مرسوم برای دانشآموزان پسر، قویتر از دانشآموزان دختر است. وقتی سخن از پذیرش اجتماعی برای دختران دبیرستانی پیش میآید، گروهی بودن، امری حیاتی است و ورزشکار بودن به خودی خود، ورزشکار را در گروه خاصی قرار نمیدهد.
«مشارکت ورزشی اغلب به یک جوان فرصت میدهد تا او هویتهای شخصی و اجتماعی خود را بر اساس مهارتهای مورد احترام هم سن و سالان خود و جامعه در سطح بزرگ برقرار کند. البته انجام فعّالیّتهای ورزشی معمولاً محبوبیت اجتماعی زیادی را برای دختران مثل پسران در دبیرستانهای ایالات متحده به ارمغان نمیآورد».
این یافتههای تحقیقاتی به چه معنا است؟ آیا مردان جوان بیشتر از دانشجو شدن، دوست دارند ورزشکار شوند؟ آیا بانوان جوان علاقهای به فعّالیّتهای ورزشی ندارند؟ پاسخ به این پرسشها منفی است. در واقع، بیشتر دانشآموزان دبیرستانی به موفقیت درسی و علمی علاقه دارند. آنها از اهمیت رفتن به دانشگاه اطلاع کافی دارند و والدینشان معمولاً به طور مرتب، اهمیت مدرسه و درس را در زندگیشان خاطرنشان میسازند.
علاوه بر موفقیت تحصیلی، دانشآموزان دبیرستانی به چهار چیز علاقه خاصی دارند. پذیرش اجتماعی، خودمختاری فردی، هویت جنسی و رشد در بزرگسالی. آنها میخواهند آنقدر محبوب باشند که با هم سن و سالان خود هماهنگ شوند و دوستانی داشته باشند که بتواند به آنها تکیه کنند. آنها میخواهند فرصت داشته باشند زندگی خود را کنتزل کنند. آنها همچنین برای امنیت داشتن دربارهی هویت جنسی خود تلاش میکنند و میخواهند به دیگران نشان دهند آنقدر بزرگ شدهاند که بتوان به آنها تکیه کرد.
این مطلب به معنای آن است که زندگی اجتماعی نوجوانان حول عوامل مهمی دور میزند. چون زنان و مردان در آمریکای شمالی هنوز به شکلهای متفاوتی مورد احترام و ارزیابی قرار میگیرند، نوجوانان از خط مشیهای متفاوتی برای پذیرش، خودمختاری، تکامل جنسی و شناخت به عنوان یک جوان استفاده میکنند. با توجه به این مطالب، مشارکت ورزشی یک بستر مهم برای پذیرش اجتماعی افراد جوان است تا وقتی که آنها به طور کامل از زندگی دانشگاهی و دانشآموزی خود دور نشوند. مردان جوانی که این گونه عمل نمیکنند، ممکن است در فرهنگ دانشآموزی به حاشیه رانده شوند. بنابراین پاداشهایی را به انجام فعّالیّتهای ورزشی اختصاص میدهند، به ویژه فعّالیّتهایی که با رویارویی همراه اوست.
مشارکت ورزشی برای زنان جوان نیز مهم است، اما ورزشکار بودن معمولاً باید با موارد دیگر برای زنان جوان همراه باشد که در فرهنگهای دانشآموزی بیشتر دبیرستانها متداول هستند. زنان جوان برای محبوب شدن نباید خصوصیات زنانگی قدیمی را داشته باشند، اما باید نشان دهند که چیزی غیر از ورزشکاران سرسخت و رقابتی هستند. جذابیت جسمانی، عامل کلیدی برای پذیرش زنان جوان در فرهنگ دانشآموزی است و این مطلب ارتباطی با انجام فعّالیّتهای ورزشی یا مشارکت ورزشی آنان ندارد. بنابراین، به نظر میرسد که میدان دید و منزلت اجتماعی به دست آمده توسط ورزشکاران دبیرستانی، مفاهیم متفاوتی برای مردان جوان و زنان جوان در فرهنگ دانشآموزان دبیرستانی دارد.
منبع مقاله :
یزدانی، مجتبی؛ (1395)، ورزش و مدیریت جهادی، تهران: تیسا، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}